loading...
باغچه ی ژیانم
مهدی بازدید : 96 شنبه 27 فروردین 1390 نظرات (2)

روزها رفت و ماهها گذشت. ساعت ها ثانیه ها تکرار شد اما باز رویای داشتن تو به حقیقت نپیوست. پاییز زرد و زمستان سپید سپری شد و بهار سبز فرا رسید ولی باز از تو خبر هیچ نیامد. نکنه در نقطه ای دور یاد مرا به فراموشی سپردی و یا شاید بین سفر، کسی اسم مرا از لابه لای کوله بار خستگی هایت ربوده. ای زیبای دست نیافتنی هنوز تا دور دست ها رد پای رفتنت پیداست. کاش بودی و می دیدی جاده هم اکنون دگر برای تو مضطرب است. جاده ای که روزی بوسه گاه قدم های تو بود

نازنینم بی تو اینجا افق سرخ است و غروب ذره ذره اندوه نبودنت را به قلب پریشانم می نشاند. باورش سخت است نبودنت با من ولی شاید تقدیر این است که هست. کاش می دیدی من هنوز در خم و پیچ جاده ها چشم به راه نشسته ام گرچه می دانم بهار هم می رود و باز من می مانم و انتظار دیدار تو

رویای من بی تو سکوتم فریاد است. سکوت را بشکن و فضا را پر کن از طنین زیبای آمدنت

برگرد تا هنوز دیر نیست برگرد

 

خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن

ببین هم گریه هام از عشق .چه زندونی برام ساختن

خداحافظ گل پونه .گل تنهای بی خونه

لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه

یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند

یکی با دست ناپاکش گلای باغچمو سوزوند

تو این شب های تو در تو . خداحافظ گل شب بو

هنوز آوار تنهایی داره می باره از هر سو

خداحافظ گل مریم .گل مظلوم پر دردم

نشد با این تن زخمی به آغوش تو برگردم

نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم

از این فصل سکوت و شب غم بارونو بردارم

نمی دونی چه دلتنگم از این خواب زمستونی

تو که بیدار بیداری بگو از شب چی می دونی

تو این رویای سر دم گم .خداحافظ گل گندم

تو هم بازیچه ای بودی . تو دست سرد این مردم

خداحافظ گل پونه . که بارونی نمی تونی

...طلسم بغضو برداره .از این پاییز دیوونه خداحافظ

خداحافظ همین حالا، همین حالا که من تنهام

خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام

خداحافظ کمی غمگین، به یاد اون همه تردید

به یاد آسمونی که منو از چشم تو میدید

اگه گفتم خداحافظ نه اینکه رفتنت ساده اس

نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخر جاده اس

خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رؤیا ها

بدونی بی تو و با تو، همینه رسم این دنیا
خداحافظ خداحافظ
همین حالا
خداحافظ

درباره ما
ئاماوه وه هار ُ وه هاری شادی /بوی عه تر نه سیم غونچه ی ئازادی خیل خانه ی خه فه ت بار به نی یش که رده ن/ مه ینه ت روو نی یان وه ماوای مه رده ن خه م وینه ی که مان قامه ت خه م بی یه ن/ هه وارگه ی قه دیم نه ده سش شی یه ن به زم شه وق و عه یش نه ده رووم جه مه ن/ ئانه هیچ نه بو نه ده روون خه مه ن ئینه نه تیجه ی دیای بالای تون/ نیشانه ی وصال خال ئالای تون روستاي اورامان تخت با قدمتي بيش از 2500 سال به عنوان مركز بخش اورامان در 65 كيلومتري جنوب غربي شهرستان سروآباد در استان كردستان واقع شده است. بر اساس آخرین سرشماری سال 1385، جمعیت شهرستان سروآباد 53992 نفر بوده است. بر همین اساس، بخش اورامان نیز دارای 10500 نفر جمعیت بوده و روستای مورد مطالعه تحقیق حاضر به عنوان مرکز بخش دارای 2900 نفر جمعیت بوده است. اين روستا در موقعيت جغرافيايي 35 درجه و 44 دقيقه تا 37 درجه و 30 دقيقۀ عرض شمالي و 47 درجه و 31 دقيقه تا 49 درجه و 16 دقيقۀ طول شرقي و در ارتفاع نزديك به 2000 متري از سطح دريا قرار گرفته است. محدوده سیاسی روستای اورامان در واقع با دهستان اورامان مرتبط می باشد، بعبارت دیگر مجموعه 5 روستای رودبر، کماله، ویسیان، سرپیر و اورامان تخت را دهستان اورامان تشکیل داده که این مجموعه روستایی، هر کدام با فاصله ای کمتر از یک کیلومتر از همدیگر واقع و تشکیل دهستان اورامان را داده¬اند، با این تفاسیر دهستان اورامان با وسعت 7/214 کیلومتر مربع تابع بخش اورامان که روستای اورامان تخت به عنوان مرکز بخش اورامان در استان کردستان قرار گرفته است. این روستا از سمت غرب با کشور عراق به طول 20 کیلومتر و از سمت جنوب با استان کرمانشاه هم مرز می باشد. جاده این روستا در دامنه کوه هایی قرار گرفته که از زیبایی فوق¬العاده¬ای برخوردار است. معماری اورامان و سرسبزی این منطقۀ کوهستانی رؤيای پله¬هایی به سمت بهشت زميني را متصور می کند. بافت تاریخی روستا بصورت پلکانی در شیب تند ساخته شده است كه پشت بام منزل پایین به منزلۀ حیاط خانه بالاست. دیوار منازل این روستا بصورت خشک چین بدون استفاده از ملات بصورت هنرمندانه چیده شده اند كه مهمترین مصالح مورد استفاده در این روستا سنگ و چوب می باشد. @@@@@@ @@@@@@@@ ۹۹ پیر در مهد علم و عرفان در هه ورامان تخت. اورامان تخت منطقه ای است کوهستانی و صعب العبور و تاریخی واقع در جنوب شرقی شهرستان مریوان دارای ویژگیهای خاص فرهنگی سنتی معماری با مردمی متدین مهمان نوازاز زمان شرفیابی آنها به اسلام تاامروزدرحفظ دین و عقیده خویش همت گماشته اند وبه کسانی که جهت تبلیغ عقایدباطله به میان آنهاقدم میگذارند روی خوشی به آنها نشان نداده اندمردم این منطقه در کنار مواهب طبیعی و خدادادی نمادهای فرهنگی راازجمله زبان لباس صنایع دستی معماری سنتی حفظ کرده اند وازاین جهت به یک منطقه توریستی تبدیل شده و توجه گردشگران و محققین داخلی و خارجی رابخود جلب کرده است. ورود اسلام به دیار اورامان تخت (هه ورامان تخت): بنابر آنچه درکتاب (الکامل فی التاریخ جلد۲ ص۲۰۲) آمده است دین اسلام درزمان فاروق اعظم حضرت عمر(رض) خلیفه دوم رسول الله (ص) توسط دو فرمانده سپاه به نامهای عزره بن قیس و عتبه بن فرقددرخلال سالهای ۱۸ الی ۲۳ ه.ق از شهر اربیل (هه ولیر) تا همدان و حوالی آذربایجان و تمام سرزمین کردستان را گرفته و در همین سالها مردم کردستان و بالتبع مردم اورامان به دین اسلام گرویده اند و از آن زمان مردم هه ورامان تخت پیروان وفاداری برای آئین اسلام بوده اند. کوهستانهای خلوت و شگفت انگیز این دیار پرورشگاه مردان و زنان خداجویی بوده که علاوه بر ساکنین محل، از سرزمینهای دور و نزدیک جهت اعتکاف و تزکیه نفس و حضور حلقه ارشاد پیر هه ورامان تخت به این دیار آمده اند. اشتهار نام ۹۹ پیر هه ورامان تخت تأیید و گواهی است بر شکوفایی عرفان و تصوف اسلامی در قرون گذشته، که صحت تواتر و شهرت آنها راه را بر هر گون شک و تردیدی می بنند. نکته دیگر اینکه به گواهی تاریخ، پس از خلافت خلفای راشدین براساس جریانات سیاسی و مذهبی، گروهی از اصحاب و تابعین بزرگوار به خاطر خدمت به اسلام و مسلمین کمر همت بسته اند و مناطق حجاز و شام و ون خویش را پشت سر گذارده اند و در مناطق مختلف جهان اسلام از جمله کردستانات عزیز، راهی شده اند. بعنوان مثال، سید عبیدالله (کوسه هجیج) و سید اسماعیل محدث، در اسپریز، و سید اسحاق و هاجره خاتون خواهر امام رضا از سادات مهاجری بوده اند که جهت انحام خدمات دینی به این منطقه آمده اند و جناب سید مصطفی( معروف به پیرشالیار هه ورامان تخت) و عمویش سید محمد یوسف که در اورامان تخت به خدمت مسلمانان همت گماشته اند از این دسته محسوب می شوند و پدر و اجدادشان در اصل عرب و مهاجر بوده اند. بنابر بر آنچه در کتابهای بحرالانساب تألیف سید عبدالصمد توار و کتاب تاریخ مشاهیر کرد و کتاب ( بنه ماله ی زانیاران) موجود است و همچنین بنابر تواتر محلی بدست آمده که حضرت سید مصطفی پس از آموزش قرآن و مقدمات مذهبی برای دانش اندوزی به کردستانات رفته و پس از پایان دوره های تحصیلی نظام آموزشی آن زمان( حجره) بخ خدمت حضرت عبدالقادر گیلانی رفته و مشغول تهذیب و تزکیه نفس شده و اجازه نامه ارشاد را از جانب وی اخذ نموده و به هه ورامان تخت بر گشته و تا پایان عمر شریفش نهایت کوشش را در نشر شریعت و طریقت انجام داده است، چنانکه مشهور است در خدمت وی حدود ۱۰۰ نفر از طالبان حقیقت به درجه کمال خداشناسی رسیده اند و از این جهت اورامان تخت به مهد عرفان شهرت پیدا کرد و از هر سو مسلمانان به این منطقه سرازیر می شدند شنیده می شود که بعضی از روی ناآگاهی این دانشمندان مسلمان را به پیرو آیین مجوس و زرتشت نسبت می دهند که عدم اطلاع کافی و یا عناد و عقده، سبب این اشتباه بزرگ می باشد. باید دانست که، بیشتر این تبلیغات از روی غرب زدگی است. چنانکه مشهور است روباه پیر در قرن گذشته برنامه ای تنظیم نموده که براساس آن باید مسلمانان ضعیف القل تضعیف عقیده گردند. از این رو اشخاصی را تربیت می نمایند که همگی از دید مسلمانان پوشیده نیست تا در جهان اسلام مأمور شوند تا در میان مسلمانان تضعیف عقیده نسبت به بزرگان و پیشوایان دین ایجاد کنند. اینان از هیچ گونه توهین و افترایی دریغ نکرده اند و در نتیجه می توان گفت: که نسبت دادن حضرت پیرشالیار با آئین زرتشتی از همین ترفندهاست. باید گفت که این یاوه گویان حرفهایشان همچو قارچ بی سر و بی ریشه هستند که هیچ تحقیق علمی در سند آنها موجود نیست و گرنه بر این اساس باید اجداد سادات کلجی( روستایی منطقه در اورامان تخت) را مجوسی و آتش پرست دانست مگر می شود؟! در حالیکه شجره آنها نسبت به حضرت پیرشالیار و سپس حضرت حسین می رسد و رشته و نسب سادات کلجی به این صورت می باشد: السید فتح المبین > ابن السید محمد امین الکلجینی > ابن السید قطب الدین > ابن احمد تا می رسد با ابن رستم > ابن السید مصطفی(پیرشالیار) > ابن السید معروف به باباخداد > ابن السید بابل تا می رسد با امام محمد باقر و امام حسین و حضرت علی و حضرت فاطمه و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم. خلاصه حضرت پیرشالیار از دانشمندان مسلمان بوده و یکی از خلیفه های حضرت عبدالقادر گیلانی بوده، و آن جمله مشهوری که حضرت فرمودند: ( ان اخی مصطفی رجل صالح) درباره حضرت پیرشالیار هه ورامان تخت بوده است. در این میان محققانی که به منطقه می آیند باید از مردم منطقه بپرسند که پیرشالیار کیست؟ ما می گوییم پیرشالیار مسلمان و در دوران اسلام بوده . حدود ۹۵۰ سال پیش فوت کرده اند و دلایل ما مبنی بر مسلمان بودنش این است: ۱- مرقدش روبه کعبه الله قبله مسلمانان است نه مثل ادیان گذشته یا رو به خورشید. ۲- عبادتگاه ( چله خانه) و خانه مسکونیش که امروزه هم به لطف خدا و به کوری چشم خفاشان باقیست روبه قبله واقع شده است. ۳ - باغ و زکین و چشمه هایش که امروزه نیز آثار آنها باقیست به اسم سید مصطفی معروفند.... اینک مردم هه ورامان تخت با نظر کسانی که این پیر عارف را به آئین زرتشت نسبت می دهند مخالفند. والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 4
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 6
  • بازدید کلی : 595